۱۴ دی ۱۳۹۵ - ۱۷:۳۹
کد خبر: ۴۷۱۵۷۳

نامه سرگشاده مدیر مؤسسه فقاهت به آیت الله اراکی

آیا اگر کسی بگوید مکاسب کتاب تحقیق و پژوهش است نه آموزش، به مکاسب توهین کرده است؟ اگر بگوید مکاسب ناظر به اقتصاد زمان خودش هست و ما نیاز به مکاسبی ناظر به زمان خود هستیم، آن را به سخره گرفته است؟
حجت الاسلام اکبرنژاد

حجت الاسلام مهدی مهدوی، مدیر ارتباطات مؤسسه فقاهت و تمدن سازی اسلامی در گفت‌وگو  با خبرنگار خبرگزاری رسا، از صدور نامه سرگشاده حجت الاسلام اکبرنژاد مدیر این مؤسسه خطاب به آیت الله محسن اراکی استاد درس خارج حوزه و دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی خبر داد.

وی افزود: این نامه پیرو مصاحبه آیت الله اراکی در محکومیت برگزاری جلسات بررسی زوائد علم اصول تنظیم و به اتهامات ایشان پاسخ داده شده است.

 متن این نامه در ادامه تقدیم خوانندگان محترم رسا می شود.

 دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی؛ آیت الله اراکی

سلام علیکم

بنای بنده در مرحله اول، نگارش نامه مکتوب و محرمانه بود، برای همین نیز چند روز پس از سخنان حضرت عالی در درس خارج در تاریخ 18/8/95 که در آن اتهاماتی را نثار حقیر کردید، بنده نامه ای را خدمتتان ارسال کردم، اما اتهامات؛ بیسواد، کسی که تعریف علم اصول را هم نمی داند، خودش را مجتهد جا می زند، بچه طلبه نفهمی که نه فقه خوانده نه اصول و نه مبانی می فهمد، می گوید اصول به درد نمی خورد، سرباز جویای نام برای جریان های خطرناکی که از بیرون به علوم حوزوی تهاجم کرده اند، عقده ای، زحمت نکشیده ای که می خواهد آیت الله بشود، چون نفهمیده می گوید به درد نمی خورد، توهین کننده به مقدسات و ذخایر علمی حوزوی.

روی این اساس، نامه مکتوبی به تاریخ 3/9/95 خدمتتان نوشتم و متذکر شدم که رویه ای که در پیش گرفته اید، غیر از رمی و تکفیر نیست و این خلاف آن چیزی است که عقل و قرآن حکم می کند و مقام معظم رهبری حفظه الله از ما می خواهد! اما نه تنها جوابی دریافت نشد، بلکه چند روز پیش به تاریخ 4/10/95 مجددا شما در مصاحبه ای با خبرگزاری رسا، سخنان مشابهی را تکرار کردید و برای اولین بار تعبیر «جنایت علمی» را به کار بردید، به این جهت ناگزیر از نامه سرگشاده شدم تا زمینه های سوء تفاهم را از میان بردارم.

برادر بزرگوار بنده نه نفوذی هستم و نه در صدد تضعیف حوزه و نه توهین کننده به تراث، بد هم نمی فهمم؛ بلکه تنها مشکل یکی مثل بنده این است که زودتر از برخی متوجه خطای در مبانی، روش ها و اهداف فقه و اصول شدم و همین امر باعث شد تا امروز به نقد مکتب شیخ اعظم(ره) بپردازم یا از زوائد اصول داد سخن سر دهم، حال که خیال تان آسوده شد بنده نیت بدی ندارم، نکاتی را به عرض می رسانم.

1. برادر بزرگوار هر کاری راه و روش عقلایی خود را دارد، اگر بناست باب رمی و تکفیر را باز کنیم و اندیشه هم سنگران خود را در خود حوزه از زبان فرزندان حوزه برنتابیم، از خودتان می پرسم: چه آینده ای را برای حوزه علمیه قم می توانید تصور کنید؟ آیا این حوزه می تواند نظام سازی کند؟ می تواند حرف جدیدی تولید کند؟ شما چه تضمینی دارید که فردا به نظریاتی در باب مسائل اجتماعی و سیاسی نخواهید رسید که خلاف فهم دیگران نباشد؟.

استاد معزز آیت الله ابوالقاسم علیدوست کتاب فقه و مصلحت را نوشتند و برخی از هم قطاران خودشان ایشان را متهم به سکولاریزه کردن دین کردند، آیا این وصله ها به یکی مثل آقای علیدوست می چسبد؟ در حضور مقام معظم رهبری عده ای با ادبیات جسارت آلود ایشان را به خاطر همین کتاب زیر سوال بردند، حال رویه شما را بپذیریم یا آنچه رهبر معظم انقلاب مطالبه می کنند؟.

این سخن رهبر معظم انقلاب است در دیدار جمعی از استادان، فضلا و طلاب حوزه های علمیه (۸/۶/۸۶) که «یک نفری نظر فقهی می دهد که نظر شاذی است، خیلی خوب قبول ندارید، کرسی نظریه پردازی تشکیل بشود و مباحثه بشود؛ پنج نفر، ده نفر فاضل بیایند این نظر فقهی را رد کنند با استدلال؛ اشکال ندارد، نظر فلسفی داده می شود همین جور، نظر معارفی و کلامی داده می شود همین جور، مسأله تکفیر و رمی و این حرف ها را بایستی از حوزه ورانداخت؛ آن هم در داخل حوزه نسبت به علمای برجسته و بزرگ؛ یک گوشه ای از حرف شان با نظر بنده حقیر مخالف است، بنده دهن باز کنم رمی کنم؛ نمی شود این جوری، این را باید از خود داخل طلبه ها شروع کنید، این یک چیزی است که جز از طریق خود طلبه ها و تشکیل کرسی های مباحثه و مناظره و همان نهضت آزاد فکری و آزاداندیشی که عرض کردیم، ممکن نیست. این را عرف کنید در حوزه علمیه؛ در مجلات و در نوشته ها گفته شود».

بویژه که حضرت عالی دبیر کل تقریب هستید و انتظار می رود با سعه صدر بیشتری با نظریات مخالف برخورد کنید.

2. برادر بزرگوار بنده را متهم به توهین و تمسخر مکاسب کردید، از شما می پرسم آیا اگر کسی بگوید مکاسب کتاب تحقیق و پژوهش است نه آموزش، به مکاسب توهین کرده است؟ اگر بگوید مکاسب ناظر به اقتصاد زمان خودش هست و ما نیاز به مکاسبی ناظر به زمان خود هستیم، آن را به سخره گرفته است؟ نه حقیر که برخی از مراجع در جلسات خصوصی از آموزشی بودن این کتاب ها انتقاد کرده اند، رهبر معظم انقلاب صریحا فرمودند: «الآن شما اگر بخواهيد مثلا درباره‏ى كتاب «مكاسب» كه كتاب درسى محترمى است توى حوزه يك بيانيه بدهيد، مگر مي شود مورد اعتراض فلان مدرّس و فلان مرجع قرار نگيرد؟ بنابراين كار خيلى سختى است‏.(6/8/89)»

شما از کتاب روح القوانین منتسکیو و فیثاغورت گفتید و البته گفتید که اینها هنوز هم به عنوان کتاب مرجع و تحقیق شناخته می شوند، بله ما هم این را قبول داریم، مگر ما گفتیم مکاسب و رسائل باید از دایره علم حذف شوند؟ عرض ما هم این بود که این کتاب ها آموزشی نیستند و باید جزو کتاب های مرجع در پژوهش باشند.

3. برادر بزرگوار برای کاربرد داشتن مثلا مشتق مثال ماء مسخن بالشمس را زدید، در حالی که توجه نداشتید بنده اگر می خواستم زوائد را به عنوان یک شعار مطرح سازم، نیاز به برگزاری شش نشست نبود؛ بلکه بنده این کار را کردم تا به دقت همین مثال ها را بررسی نمایم و نشان دهم که مشتق نه تنها کمکی در حل این مسائل ندارد که غلط انداز هم هست و راه حل چیز دیگری است، ای کاش پیش از اظهار نظر با تکیه بر اخبار واصله، عرایض بنده را می شنیدید و اگر فرصت نداشتید، دست کم با احتیاط بیشتر حرف می زدید.

4. برادر بزرگوار در حرف زدن دقت بیشتری بکنید؛ اگر کسی بگوید فلان بحث زائد است، به خاطر نفهمیدن نیست، بلکه گاه به خاطر خوب فهمید است؛ توجه داشته باشید که بسیارند بزرگانی که تصریح به زائد بودن مباحث بسیاری از اصول فقه کرده اند.

بعید به نظر می رسد جمله مرحوم حضرت آیت الله بروجردی(ره) را نشنیده باشید که «اصول آماس «تورم» کرده است» یا بیان امام را در کتاب رسائل ندیده باشید که فرمودند: «علمای اصول زیاده روی در اصول کرده اند و نباید تا این اندازه به مباحث بی ثمر می پرداختند»، توصیه می کنم مقدمه کتاب قواعد فقهیه حضرت آیت الله مکارم شیرازی را بخوانید و پای درد و دل ایشان در باب زوائد اصول بنشینید، بنابراین بنده یا از روی اجتهاد می فهمم که اصول زوائد بسیاری دارد که در این صورت مؤید به نظرات بزرگان است و یا از روی تقلید می گویم که مخبر کلام ایشان هستم.

در پایان شأن خود را این نمی بینم که از حضرت عالی برای مناظره علمی دعوت به عمل آورم تا وزن حرفها نه در خبرگزاری ها که دور میز نقد و نظر سنجیده شود، ولی می توانم از شما درخواست کنم که سه تن از اساتیدی را که از هر نظر مورد تأییدتان هستند، برای شرکت در این جلسه معرفی کنید بی صبرانه منتظرم؛ با سپاس، محمد تقی اکبرنژاد.13/10/95

/1330/101/ع

ارسال نظرات