۲۶ مهر ۱۴۰۲ - ۱۸:۴۴
کد خبر: ۷۴۴۰۷۸
یادداشت؛

عقده گشایی ایرانی و دشمن اسرائیلی

عقده گشایی ایرانی و دشمن اسرائیلی
عموم مردم ایران اعم از حزب اللهی و مذهبی و حتی کمتر مذهبی و حتی بخش قابل توجهی از افرادی که شاید غرق در ماجرای بی فرجام زن زندگی آزادی شده اند از اسرائیل متنفرند.

به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، از همان لحظه‌های اول پیروزی رعد آسای حماس، توده بدنه انقلابی ایران منتظر رستاخیزی در جبهه مقاومت بود. انگار همین امروز یا فردا کرانه باختری نیز انتفاضه سوم را کلید خواهد زد. حزب الله از جبهه شمالی وارد نبرد شده و میوه مقاومت در سوریه را با ورود به جولان خواهیم چید.

افواج توده های مردم مظلوم فلسطینی- اردنی به مرزهای کرانه باختری هجوم خواهند آورد. مردم مصر نیز خودشان را به گذرگاه رفح و غزه خواهند رساند. آنگاه نوبت به کاروان زمینی مجاهدان ایرانی، عراقی و سپس کل جهان اسلام خواهد رسید. خودمان را به فلسطین اشغالی خواهیم رساند و پرچم فتح را در قدس به اهتزاز در خواهیم آورد.

روز دوم گرد و خاک پیروزی نشست. هجوم وحشیانه اسرائیل به غزه اوج گرفت. همچنان خبری از گشودن جبهه های مختلف مقاومت علیه اسرائیل نبود. آرام آرام خطابه های آتشین، تبدیل به تحلیل های راهبردی شد. آرام آرام معلوم شد هدف اساسی حماس گرفتن اسیر جنگی برای مبادله و کاهش محاصره غزه است و قرار بر جهاد همه جانبه برای پایان دادن به اسرائیل نیست.

عقده گشایی ایرانی و دشمن اسرائیلی

طبعا آنقدر شکستن افسانه اسطوره اسرائیل، بی نظیر و تاریخی بود که افزایش شهدای مردم مظلوم غزه، نمی توانست این غرور را بشکند اما همچنان این ابهام در عمق ذهن بدنه انقلابی مردم ایران باقی بود که اگر اسرائیل این قدر سست و زوال پذیر است، چرا جبهه مقاومت کار را تمام نمی کند؟

با گذشت نزدیک به بیش از ده روز بمباران وحشیانه غزه و شهادت روز افزون مردم مظلوم آن، هیچ اطمینانی به امکان فشار خارجی بر نتانیاهو بر کاهش این هجمه نیست. نتانیاهو ناچار از ادامه دادن بمباران و اشغال حداقل بخشی از غزه است. امریکای بایدن مایل به ادامه این جنگ نیست.

احتمال استمرار جنگ در حال بالا رفتن است

گمانه زنی امریکا از مواضع ایران و حزب الله در این ایام، عدم مداخله است. پس نتیجه گیری امریکایی ها حدود ماندن این درگیری به اسرائیل و حماس در غزه است. از این رو و نیز به دلیل انتخابات پیش رو، امریکا چراغ سبز استمرار بمباران و حمله زمینی را به نتانیاهو داده است. از این رو احتمال استمرار جنگ در حال بالا رفتن است.

در حال حاضر دو دست مواجهه با این ابهام در دست اقدام است:  مواجهه اول : مواجهه تبلیغاتی با تأکید بر ابعاد پیروزی و اطمینان دادن نسبی به مخاطب در پایان یافتن هرچه سریعتر ماجرا است: این مواجهه به دلیل وضعیت راهبردی صحنه جنگ چندان صادقانه نیست. گذشته از آن که به دلیل انتشار صحنه های جنایت اسرائیل، مسکّن اثرگذاری نز نمی باشد.

عقده گشایی ایرانی و دشمن اسرائیلی

مواجهه دوم : تحلیل راهبردی صحنه و در میان گذاشتن نقشه راهبردی ما در «نابودی اسرائیل با کمترین هزینه»: بهترین زمان برای مداخله همه جانبه جبهه مقاومت، رسیدن اسرائیل به کمترین سطح امکان مقابله است. در حال حاضر نتانیاهو به دنبال ایجاد وحدت ملی است و به دلیل تهدید بالای امنیتی این روزها، تاحدی امکان برخی تحرکات در این زمینه را نیز به دست آورده است.

در صورت پایان یافتن جنگ، اتهام زنی های متقابل در مقابل این شکست باعث شکاف و فروپاشی درونی بیشتر اسرائیل خواهد شد. همه طرفها از جمله امریکا و غرب و حتی ارتش اسرائیل تمایلی به ادامه جنگ ندارند اما نتانیاهو حاضر به کنار آمدن نیست و لذا هیچ اطمینانی به پایان زودهنگام و خوش ماجرا نیست. آفتابی شدن این تحلیل اتفاقا نتانیاهو را تشجیع کرده و امریکا را نیز با درگیری زمینی همراه کرده است.

ای کاش ایران می توانست مستقیما با اسرائیل وارد جنگ شود

این دو مواجهه اقناع آور نیست. ای کاش ایران می توانست مستقیما با اسرائیل وارد جنگ شود و کل جبهه مقاومت و سیل مردم منطقه به دنبال او وارد نبرد مستقیم با اسرائیل می شدند. اکنون اسرائیل با سهولت به مراتب بیشتری آماده نابودی است و آمادگی امریکا برای ورود به درگیری مستقیم با ایران بسیار بسیار کمتر از گذشته است. (شاهد آن نیز اصرار امریکایی ها به عدم مداخله ایران در این نبرد بود)

مانع این نبرد چیست⁉️
برخی می گویند مشکل در اختلافات لایه بالای استراتژیک ایران است اما به نظر بنده این اختلاف در لایه بالایی نتیجه نبود سوخت برای موشک هایی است که می خواهد روانه اسرائیل شود. مشکل عدم «همراهی لازم» افکار عمومی ایران است. تا وقتی افکار عمومی ایران آماده این نبرد نشود، هیچ یک از اجزاء جبهه مقاومت امکان پایان دادن به این نبرد را ندارد.

عقده گشایی ایرانی و دشمن اسرائیلی

توده های مردم انقلابی باید بدانند که تا وقتی بدنه عمومی همه مردم ایران را نتوانند همراه نبرد مستقیم با اسرائیل کنند، امکان نابودی اسرائیل. اسرائیل نیز به همین دلیل که راه نابودی خودش را از افکار عمومی ایران می بیند، روی این نقطه متمرکز شده است.

سوال اصلی این است که برای همراهی افکار عمومی چه باید کرد⁉️ عموم مردم ایران اعم از حزب اللهی و مذهبی و حتی کمتر مذهبی و حتی بخش قابل توجهی از افرادی که این روزها شاید غرق در ماجرای بی فرجام زن زندگی آزادی شده اند، از اسرائیل متنفرند. این را با مراجعه به افکار سنجی های مختلف می توان دید. اما این نفرت به نقطه «دشمنی» نرسیده است و لذا باعث حمایت از جنگ با اسرائیل نمی شود.

تلقی پلشتی اسرائیل الزاما به معنای تلقی دشمنی با اسرائیل نیست. بغیر از توده حزب اللهی که به خاطر یک نوع تعبد اسلامی اسرائیل را دشمن خود می دانند مردم توده، به سادگی نمی توانند به این نقطه برسند. عمده تولیدات رسانه ای ما تکرار همان کلیشه های مفهومی گذشته است. صحنه رسانه ای ما در حال حاضر تشنه شعار نیست.

نیازمند تبیین تاریخی، استراتژیک و اقتصادی هستیم

سوخت موشک های ایرانی تبیین است. تبلیغات انقلابی و اسلامی ما برای توسعه جبهه مقاومت در میان مردم ایران نیازمند بازبینی در ادبیات تبیینی خود است. لایه تبیین اعتقادی، دینی همچنان محور اساسی اقناع مردم مومن ایران است اما کافی نیست. بیش از این نیازمند تبیین تاریخی، استراتژیک و اقتصادی هستیم.

با توجه به تمرکز جدال جهانی روی اقتصاد ایران و تحریم های امریکا به عنوان محل مناقشه عمومی، متهم ردیف این تحریم ها چه کسی است؟ دشمن به دنبال آن است که متهم تحریم ها را مسوولان نظام و در نهایت اصل انقلاب اسلامی قلمداد کند. در مقابل انگشت اتهام طیف انقلابی به سمت خود امریکا و اروپا است در حالی که اسرائیل و لابی صهیونیستی عامل اساسی جنگ اقتصادی علیه ایران است.

مشکل امریکا، انفعال در مقابل لابی های صهیونیستی است. متاسفانه آن دسته ای که انگشت اتهام را به جای امریکا و اروپا روی اسرائیل می برند نیز بیش از نقش اسرائیل و صهیونیست ها به نقش نیروهای انقلابی در تحریم ها اشاره می کنند و این خود مانع شکل گیری یک جمع بندی واضح در بدنه بخشی از مردم شده است.

ما چقدر در رسانه هایمان به نقش اسرائیل در دشمنی سعودی و امارات و آذربایجان و ترکمنستان و هند با ایران اشاره کرده ایم؟ متاسفانه دشمنی ذاتی با سعودی را رنگ مذهبی شیعی-سنی داده ایم به جای آنکه نقش انگلستان و پشت صحنه آن یهود را در این صحنه جدی ببینیم.

عقده گشایی ایرانی و دشمن اسرائیلی

حضور یهود در ورود انگلستان به این منطقه و درگیری عثمانی و صفوی را نمی توان ندیده گرفت. همان گونه که حضور اسرائیل در مرزهای شمالی ایران را کمتر تبیین کرده و بیشتر در ادبیات عمومی رنگ قومی ایرانی-ترکی به آن داده ایم. در حالی که توافق چه با عربستان و حتی امارات و چه با آذربایجان و ترکمنستان در نبود اسرائیل، چندان دشوار نیست.

ما چقدر در رسانه هایمان به نقش اسرائیل در جنایات و خشونت های حاکمیت پهلوی دوم تأکید کرده ایم. نقش اسرائیل در شکل گیری ساواک غیر قابل انکار است. به تعبیری شاه اگر خودش بود عرضه این قدر جنایت را نداشت. این اسرائیل بود که این جنایات را زیر سست عنصری شاه به انجام رساند.

ما چقدر روی دشمنی اسرائیل با ملیت ایرانی ایستاده ایم؟ چقدر (در رسانه های غیر رسمی) اسرائیل را مانع شکل گیری امپراطوری ایرانی در وضعیت کنونی و گذشته قلمداد کرده ایم؟ این گزاره چقدر در ذهن ایرانی نقش بسته است که قوم نمک نشناس یهود را کورش نجات داد و هدیه اش را یهود با قتل عام ایرانی ها در عید پوریم پس دادند.

دشمنی بی بازگشت اسرائیل با ایران

این موارد تنها بخشی از صدها درگاه ورودی اقناع افکار عمومی به «دشمنی بی بازگشت اسرائیل با ایران» است. تازه مرحله بعد از آن اقناع افکار عمومی به «ضرورت جنگ مستقیم با اسرائیل» است. تا وقتی نتوانیم نشان دهیم «هزینه محافظه کاری در مقابل اسرائیل بیشتر از درگیری مستقیم با اوست» امکان اقناع افکار عمومی را نداریم. معجزه الهی که در حرکت جوانان حماس رقم خورد، هزینه درگیری با اسرائیل را در ذهن عموم مردم ایران کاهش داد اما نوسان دلار (که البته بخشی اش به خاطر زلزله افغانستان و تعطیلی بازار هرات بود) تلاش داشت سایه یک ترس را روی سر مردم بیاورد. باید تبیین کنیم تا شر اسرائیل خلاص نشویم، از تحریم ها خلاص نخواهیم شد و روزی که از شرش خلاص شویم می توانیم نشان دهیم با اعداد و ارقام چه سود سرشاری از بازارهای منطقه و جهان خواهیم برد.

ما نیازمند توسعه ادبیات ایدئولوژیک‌مان به سمت ادبیات هویتی، تاریخی، راهبردی و اقتصادی هستیم. باید همه مردم ایران را در پروژه بین المللی راهبردیمان شریک کنیم. تا وقتی ادبیات رسانه ای و تبلیغی ما از جنس قابل ارتباط توده های مردم نباشد، این توده عمومی را نمی توانیم پای پروژه های بین المللی و بلند پروازانه انقلاب بیاوریم و تا وقتی مردم ایران را پای کار نیاوریم کل جهان در جا خواهد زد.

حجت الاسلام والمسلمین سید علی موسوی

ارسال نظرات